زندگی مشترک یا فرار از مسئولیت؟
|منظور از «ازدواج سفید» زندگی مشترک زن و مرد بدون ازداوج رسمی است. ازدواج سفید پدیده ای است که اخیرا به دلیل مشکلات جوانان در ازدواج رسمی بیشتر رواج پیدا کرده است.
ازدواج پدیده ای است که از دیرباز
و از زمان پیدایش انسان تا به حال وجود داشته و تا امروز نیز ادامه داشته است. حالا بماند که در این دوره از زمان از یک طرف
دیگر تمایلی برای ازدواج وجود ندارد و سن ازدواج
در حال افزایش است و از طرف دیگر انواع و اقسام ازدواجها مثل «ازدواج موقت»، «ازدواج صوری»، «ازدواج صیغه
ای» و… بوجود آمده و از طرفی میزان طلاق هم چه به صورت
رسمی و چه به صورت عاطفی افزایش پیدا کرده است.
در گزارشی که در ادامه آن را مطالعه خواهید کرد، به یکی
از پدیدههای جدید ازدواج به نام «ازدواج سفید» که در سالهای اخیر به شکل چشمگیری افزایش پیدا کرده است، پرداخته شده است.
ازدواج سفید چیست؟
منظور از «ازدواج سفید» زندگی
مشترک زن و مرد بدون ازداوج رسمی است. یعنی به گونه ای که زن و مرد بدون اینکه خطبه عقد یا صیغه ای بینشان جاری
شود برای زندگی مشترک زیر یک سقف میروند. البته
معمولا این اتفاق با آگاهی پدر و مادرها و خانواده هر دو طرف صورت میگیرد و آن دو مانند یک زن و شوهر با هم زندگی
میکنند. به علت اینکه
جامعه ایران یک جامعه ایرانی-اسلامی است و چنین پدیدههایی در آن به هیچ عنوان تعریف نشده، ازدواج سفید به صورت مخفیانه انجام میشود.
به همین منظور نیز آماری درخصوص تعداد این
نوع ازدواجها در دست نیست.
نمونه ای از ازدواج سفید
رعنا و حامد ۴ سال میشود که
به صورت ازدواج سفید با هم در یک خانه زندگی میکنند و میگویند علاقه ای برای ثبت ازدواجشان ندارند. آنها
مانند هر زن و شوهری حلقه به دست دارند و در
تمام محافل و جمعها خود را به عنوان زن و شوهر نه همخانه معرفی میکنند. مژگان میگوید: «حامد را ۸ سال است که
میشناسم بعد از یک سال که از آشناییمان میگذشت
متوجه شدیم که خیلی از علایق و سلایقمان مانند یکدیگر است برای همین به هم نزدیک تر شدیم و ۶ سال پیش حتی خانواده
هایمان در جریان آشنایی ما دو نفر بودند.»
او به زمانی اشاره میکند که تصمیم میگیرند با هم زندگی کنند: “بعد از چند سال دیدیم که میتوانیم با هم زندگی کنیم و
از هرنظر با هم توافق نظر داریم. حتی هر دو
اعتقادی به ازدواج نداشتیم به همین خاطر زمانی که با خانواده هایمان مطرح کردیم در ابتدا چندان راضی نبودند اما وقتی دیدند
که ما تصمیم جدی گرفته ایم پذیرفتند.”
در «ازدواج سفید» به خاطر اینکه هیچ کجا سندی مبنی بر زن
و شوهری ثبت نشده است به همین خاطر
خیلی راحت این دختر و پسر میتوانند رابطه خود را پایان بدهند بدون اینکه اتفاقی افتاده و کسی از
کسی انتظار و توقعی داشته باشد. به همین خاطر در این
دوره و زمانه چه چیزی بهتر از این اتفاق؟ او این پدیده را
یک پدیده غربی میداند که در خانوادههای امروزی رخنه کرده است.
حامد میگوید همخانه بودن با
نوع زندگی آنها فرق میکند: «ما نوع زندگی مان به گونه ای نیست که هرکس وارد آن شود احساس کند همخانه هستیم. بلکه تمام رفتارهای یک زن و شوهر معمولی را
داریم. صبح با هم به سر کار میرویم و بعد از ظهر به خانه میآییم و شام میخوریم. نه از رفیق بازی خبری است و نه دوران
مجردی. خرج خانه را به صورتی درمی آوریم که
مانند همخانهها به اصطلاح به صورت «دنگی» نباشد بلکه هرکس هرآنقدر که در توان داشته باشد میگذارد و حتی یک حساب مشترک پس
انداز داریم.» او در ادامه صحبت هایش به دعواهایشان
هم اشاره میکند: “در هر خانه ای دعوا وجود دارد و ما هم مانند بقیه دعوا و بعد از چند ساعت آشتی میکنیم. مدل
دعواهایمان هم شبیه زن و شوهرهایی است که
اسمشان در شناسنامه ثبت شده است.”
چه کسی از ازدواج سفید منفعت می برد؟
همزیستی بدون ثبت یا همان «ازدواج
سفید» اکنون در جوامع غربی به یک پدیده عادی بدل شده است. حتی در آمریکا که از نظر روابط زن و مرد محافظه
کارتر است و پدیده ای که پیش از ۱۹۷۰ غیرقانونی
بود، اکنون به یک موضوع نسبتا عادی بدل شده است. از دهه ۷۰ میلادی تا کنون تصویر زن در جوامع غربی تغییر فاحشی کرده است.
جنبش آزادی زن که به انقلاب جنسی معروف شد،
تغییرات عینی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، موقعیت زن را در این جوامع متحول کرد. در متن این تحول مناسبات زن و مرد نیز
متحول شد. یکی از این تحولات در رشد همزیستی
مرد و زن بدون ازدواج رسمی است که البته در ایران به گفته دکتر مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران
این پدیده برخلاف جوامع غربی کاملا به ضرر
دختران ایرانی است: “بیشتر از ۹۰ درصد رابطه دختر و پسرها به ازدواج نمیرسد؛ چون معمولا خود پسر یا خانواده او حاضر
نمیشوند چنین دختری که با پسرش در ارتباط
است را برای پسر خود بگیرند. آن درصد باقیمانده نیز اگر به
ازدواج ختم شود به این خاطر بوده دختر از نظر سطح خانوادگی و مالی بالاتر از خانواده پسر است و پسر به این دلیل
ازدواج میکند تا از امکانات دختر و خانواده
اش به نفع خود بهره ببرد.” او توضیح میدهد: «دخترها در جامعه ما ضرر میکنند چون فرهنگ جامعه ما این چنین است که
وقتی دختری با یک پسر در رابطه باشد بعد از
پایان یافتن آن رابطه کسی به سراغش نخواهد رفت و این اتفاق ضربه سنگینی خواهد بود که بر دختران جامعه وارد میشود.»
اقلیما
درباره پدیده «ازدواج سفید» میگوید: “این
نوع ازدواجها همان نامزدی قدیم است که دیگر در جامعه در حال فراموشی است.» او ادامه میدهد: «خانوادهها به دلیل اینکه
گرفتار و درگیر مشکلات هستند دیگر فرصت سر
و کله زدن با فرزندان خود را ندارند و وقتی ببینند تصمیمی گرفته که شاید با شرایط آنها همخوانی نداشته باشد اما چون
قدرت، حوصله و وقت چانه زنی با فرزند خود را
ندارند میگذارند هرکار که دلش میخواهد انجام بدهند.”
ازدواج سفید: تشکیل زندگی یا فرار از مسئولیت؟
یکی از بزرگترین
علتهایی که خانوادهها به «ازدواج سفید» تن در
میدهند به این خاطر است که از بار مسئولیت خود کم کنند: «در «ازدواج سفید»
به خاطر اینکه هیچ کجا سندی مبنی بر زن و شوهری دختر و پسر ثبت نشده است، به همین خاطر خیلی راحت این دختر
و پسر میتوانند رابطه خود را پایان بدهند. بدون اینکه اتفاقی افتاده و کسی از کسی انتظار و توقعی داشته باشد. این روزها با سخت شدن شرایط ازدواج و ترس جوانان از مسئولیت، این نوع ازدواج نه به قصد تعالی، بلکه به قصد فرار از مسئولیت های ازدواج سالم و صورت می گیرد.
ازدواج سفید در کشورهای دیگر
آمارها نشان میدهد امروزه، زندگی
بدون ازدواج یکی از شیوههای رایج زندگی در غرب است. بیش از دوسوم زوجهای آمریکایی پیش از ازدواج رسمی،
مدتی را بدون ازدواج با یکدیگر زیر یک سقف
میگذرانند. در سال ۱۹۹۴، حدود ۳/۷ میلیون زوج آمریکایی بدون ازدواج با یکدیگر زندگی میکردند و نزدیک به اواخر دهه
۱۹۹۰، حداقل ۵۰ تا ۶۰ درصد زوجها حداقل پیش
از ازدواج رسمی، مدتی را بدون ازدواج با یکدیگر میگذراندند. این در حالی است که تا پیش از ۱۹۷۰، زندگی بدون ازدواج در ایالات
متحده غیرقانونی بود. طبق آمار آمریکا، تعداد
زوجهای ازدواجنکردهای که با یکدیگر زندگی کردهاند، از ۱۹۶۰ تا ۲۰۰۰ ده برابر شده و اکنون، زندگی بدون ازدواج،
به مرحلهای عادی در روند آشنایی دو فرد تبدیل
شدهاست.
در پایان باید گفت اگرچه این نوع از ازدواج در کشورهای غربی بسیار رایج است و به ظاهر ازدواجی کم دردسر و لذت بخش به شمار می رود، اما باید این مسئله را درنظر گرفت که به دلیل ناهمگونی این پدیده با ساختارهای اجتماعی و اعتقادی جامعه ایرانی، این نوع ازدواج برای زوجین، مخصوصا پسر عواقب اجتماعی و روانی جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت.
منبع: تبیان