جوک، اس ام اس ها و مطالب خنده دار و باحال

شماره های توی گوشیم ٩٩٪ بیخودنا…
حالا کافیه یکیو پاک کنم…
فرداش مرگ و زندگیم دست همون یه نفر میفته

—

ﻭﻗﺘﯽ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻬﺘﻮﻥ ﻣﯿﮕﻪ “ﺧﻮﺵ ﺑﮕﺬﺭﻩ” ﯾﻌﻨﯽ ایشاله ﺑﺮﯼ ﺯﯾﺮ ﺗﺮﯾﻠﯽ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻦ !

—

لقمان را گفتند ادب از که آموختی؟
گفت: از بی ادبان
گفتند: قبل از اینکه ادب بیاموزی از کجا تشخیص دادی اونا بی ادبن؟
گفت: خب دیگه خفه شین !

—

تو میوه فروشی دیدم نوشته بود :
” شلیل مجلسی” ! مگه شلیل اسپرت هم داریم…؟!

—

مــــن اگـــه یـــــه نفـــــر دیگــه بودمـــو، خــــودمــو می دیـــدم
عـــــاشقــــش می شــــدم بی شـــــک !
ولی شمــــاهـــــا انــــگار نـــه انگــــــار !
خجــــالت نمی کشیــــد واقعــــاً !؟

—

یکی از فانتزیام اینه که خواهرم اسمش سحر باشه، توی ماه رمضون صداش کنیم :
سحر، سحره تا سحره پاشو سحری بخور سحر !
.
.
.
ﻫﺮﮐﯽ ﺗﻮﻧﺴﺖ ۳ ﺑﺎﺭ تند ﺑﮕﻪ:
“ﭼﻪ ﮊﺳﺖ ﺯﺷﺘﯽ”

—

دَدَکَم چیست ؟!
.
۱۰ دقیقه مانده به ۱۰

—

تو زندگی یه دردهایی هست که فقط با خوابیدن جلوی کولر خوب میشه !

—

شیوه خرید کوکا کولا در شیراز
سلام کــاکو، کوکــا کولام داری؟
– ها کــاکو. کوکــام هَس . هــــــمون جُو وردار
– کو؟ ایکه کــاکــائوئه کاکو !
– نه کاکو، پشتِ کــاکــائوا کوکــان

—

ولم کن تا ولت کنم !
جمله ای استراتژیک در زمان دعواهای بچگی!

—

تو آمریکا اگر تو جاده و بین راه ماشینت خراب بشه
یا گیر یه قاتل شکنجه گر میوفتى
یا یه دختر جذاب و اتفاقن مجرد بهت کمک میکنه
حد وسطم نداره !

—

من نمیگم زن بشینه خونه ظرف بشوره، خب پاشه تو خونه ظرف بشوره !
یه همچین آدمه دموکراتیم من

—

ینی همیشه وقتی اذان میگه
من ۱ثانیه بعدش میگم چی میشد یه لیوان دیگه آب میخوردم؛
حتی اگه اذان بشه ساعت ۱۰صبح من باز همون حسو دارم !
شما هم اینطوری هستید ؟
.
.
.
ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻣﻴﮑﻨﻢ : ﻣﻦ ﻳﻪ ﺯمانی ﺟﺰﺀ ﺍﻗﻠﻴﺖ ﻫﺎی ﻫﻨﺪی ﺑﻮﺩﻡ !
ﺁﺧﻪ ﻳﻪ ﮔﺎﻭی ﺭﻭ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻋﺸﻖ می ﭘﺮﺳﺘﻴﺪﻡ

—

اونی که روزه گرفته قطعا تا قبل از افطار چیزی نخورده !
“جواد خیابانی”

—

امروز سرم ۱۶تا بخیه خورد ! میپرسید چرا ؟
میخواستم یه خوشتیپ رو بغل کنم یه دفعه آینه شکست

—

فقط یه دختر ایرانی میتونه، وقتی تو کوچه داره راه میره دم هر خونه که شیشه رفلکس داره وایسته، خودشو چک و مرتب کنه و تو دلش بگه : به به من چقد خوشگلم !

—

اصن شتر مرغ از اسمش معلومه داره مسخره بازی درمیاره

—

آقا داماد چی کاره ان ؟
والا حقیقتش آقا داماد بیکار هستن ولی پدرشون یه پراید به نامشون کرده …
به به بفرمایید دهنتون رو شیرین کنید !

—

ﺍﻣﺮﻭﺯ رفتم بانک ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﺸﺎﺟﺮﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ، ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ :
ﻧزﺍﺭ ﺩﻫﻨﻤﻮ ﻭﺍ ﮐﻨﻢ ب.ر.ی.نم بهت …
ﯾﻌﻨﯽ این بشر ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻓﺶ، ﺩﺭﯾﭽﻪ ﺍﯼ ﺟﺪﯾﺪ ﺑﻪ ﺭﻭی ﻋﻠﻢ ﺑﯿﻮﻟﻮﮊﯼ ﻭ ﻣﺒﺤﺚ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺁﻧﺎﺗﻮﻣﯽ ﺑﺪﻥ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ !

—

روبهی به زاغی گفت : بیااااااا
زاغ گفت : پنیرو میخوای ؟
روباه گفت : نه !
زاغ گفت : پس چی ؟
روباه گفت : دوری کنیم از هم

—

از بعضیا میپرسی اسم بچه تونو چی گذاشتید ؟
یه چیزی میگن که مجبور میشی بعدش بپرسی به سلامتی حالا دختره یا پسر ؟

—

فقط یه ایرانی میتونه ۸۵تا حرفو توی یه اس ام اس، طوری به هم بچسپونه که بشه ۷۰تا حرف
واسه اینکه پول دوتا اس ام اس نده

—

فقط یه جوون ایرانیه که ۲۰۰۰تومن تو جیبش پول نداره، تا گوشی یک میلیونیش رو شارژ کنه

—

تو خونه مامانم تو غذا نمک نمیریزه؛
اعضای خونواده لقمه هاشون میمالونن به من بعد میخورن !
تا این حد من سرشار از بانمک بودنم

—

یادتون میاد؟
کلاسی که در داشتن خودکار استدلر بود در سوار شدن بی ام دبلیو نبود ؟

—

زمانى که ما مدرسه مى رفتیم یک نوع املا بود به نام “املا پاتخته اى”، در نوع خودش عذابى بود براى کسى که پاى تخته مى رفت، یه حسى داشت تو مایه هاى اعدام در ملا عام
ما
معلم
همکلاسی ها

—

دقت کردین معلما وقتی چندتا نکته میگن تو دفتر بنویسیم
و بعدش میگن چند تا نکته شد هرکی یه چیزی میگه !
یکی میگه ۲۵ تا، یکی میگه ۲۳ تا؛
خلاصه همیشه سواله برام این قضیه !

—

از تو حرکت
.
از زمونه چاله چوله،دست انداز،پیچ خطرناک و احتمال ریزش کوه

—

یادش بخیر چه هیجانی داشت، روزی که قرار بود زنگ آخر به خاطر جلسه معلما زود تعطیل بشیم

—

یادش بخیر یه تفریح سالمی که داشتیم تو نوجوونی این بود که، شبا با بچه های محل میشستیم راجب جن و روح صحبت میکردیم
و هممون از ترس زهر ترک میشدیم

—

داداشم کلاس سوم دبستانه ساعت ۷ صبح بیدارش کردم، با جدیت تمام سر همه خونواده داد میزنه :
ای بابا ولم کنید، ۳ ساله درس میخونم به کجا رسیدم !

—

حس اون دختریو دارم که از حموم اومده داره تو آینه نگا به خودش میکنه …
یعنی تا این حد غمگینمااا !

—

تا حالا دقت کردین همه طرح های بانک ها، اسم دختره!
مثلا طرح شاپرک یا طرح شبنم!
چرا اسم پسر نمیزارن مثلا طرح مَمَد، غلام و . . . ؟

—

میز نیمکت های چوبی و میخ دار رو کی یادشه ؟
زیر میز ۳تا جای کیف یا کتاب داشت …
وقت امتحان یه نفر باید میرفت زیر میز و ورقه ش رو میزاشت رو نیمکت …

—

قبول دارین بعضی دخترا با عینک آفتابی عینه هندونه در بسته میمونن؟!
عینکو بر میداره اصن تصوراته آدم له میشه

—

دقت کردین سریع ترین جواب به “ چی گفتی ”، “ هیچی بابا ” میباشد ؟

—

سر کلاس تنظیم خانواده، استاد گفت :
کسی اینجا متاهله ؟
یکی از بچه ها گفت : من !
همه یه جوری برگشتن نگاش کردن،
در این حد که طرف گفت :
خب باشه طلاقش میدم

—

روز تولد بابام با کلی ذوق و شوق یه ساعت مچی بهش کادو دادم
برگشته میگه ممنونم پسر گلم ولی احتیاجی به این کارا نبود
همین که سعی کنی تو زندگیت آدم باشی برای من با ارزش ترین هدیه س …
من

—

دقت کردین تو این یه ساعت مونده به افطار اینقدر طول میکشه که
اگه برنامه ریزی کنی میتونی توش ازدواج کنی بچه دار هم بشی !

—

از لقمان پرسیدند: ادب از که آموختی؟!
گفت: مدرسان شریف…

—

یادش بخیر وقتی قارچ خور یا میوه خور بازی میکردیم و کلی مرحله میرفتیم جلو، سِیو که نمیشد لامصب، بعدِ یه مدت دستگاه داغ میکرد و بازی گیر میکرد !
یعنی از شکست عشقی بدتر بود

—

دقت کردین همیشه موقع تماشا کردن یه فیلم باحال،
وقتی کانالو عوض می کنی می بینی تمام شبکه ها دارن،
تمام برنامه هایی رو که تو دوست داری همون موقع پخش می کنن ؟

—

یه لشگر از فامیلامون حمله کردن خونمون، هرچند دقیقه یه بار هم یه چیزیو بچه ها میزنن میشکونن …
پسرخالم برگشته بهشون میگه بچه ها چیزایی که نمیشکنه رو الکی زمین نندازید !

—

این کانال سه هم با این سریالاش !
یارو چشاش سبز آبیه، چشمای لعیا زنگنه هم سبزه
بعد معلوم نیست این دو تا بچه چشم قهوه ای به کی رفتن !
زدن تو کاسه کوزه ی قوانین وراثت

—

میدونید بهترین روز واسه ما ده شصتیا چه روزی بود ؟
روزی که مشق نمینوشتی بعد فردا معلمت مشقاتو نگاه نمیکرد …
مگه نه ؟!

—

خیلی دوست دارم برم به دنیا پشت پا بزنم
ولی خیلی بی جنبس جاش ۲۰تا لگد میزنه… جرات نمیکنم

—

عاقا من موندم کدوم یکی درسته ؟ اگه میشه راهنمایی کنید :
هفده
هوده
هیفده
هیوده

—

“الان میرم به مامانت میگم”
یکی از ترسناک ترین جمله های دوران ما

—

بعضیا همچین خودشون رو میگیرن
انگار دی اکسید کربن میگیرن و اکسیژن خالص پس میدن !
دانشمندا هنوز اسم خاصی برای این دسته پیدا نکردن …

—

یه بار با خانواده داییم رفته بودیم بیرون داییم پاش گرفت لبه جوب افتاد توی جوب
دختر دایی گودزیلام اومده میگه بابا بابا صدای قوطی در بیار ضایع نشی !
ما
داییم
قوطی
دختر داییم

—

یارو رفته لب ساحل ۱۰۰۰تومن داده ۳۰ثانیه سوار اسب شده، عکس انداخته گذاشته توی پروفایلش، زیرش نوشته “من عاشق سوارکاریم”

—

به سلامتی اون روزهایی که،
وقتی روی صندلی مینشستیم پاهامون به زمین نمیرسید

—

اون موقعها مچ دستمون رو گاز می گرفتیم
بعد با خودکار بیک روی جای گازمون ساعت می کشیدیم؛
مامانمونم واسه دلخوشیمون ازمون می پرسید ساعت چنده و مام ذوق مرگ می شدیم

—

آهای اونایی که یکی دوستون داره :
به جهنم !
مارو همه دوس دارن

—

من موندم این صدای پشه ها واقعا صدای بال زدنشونه
یا لوس بازیشونه دارن با دهنشون صدای هلیکوپتر درمیارن !
به قیافش نمیخوره این صداها …

—

دقت کردین همیشه احساس می کنیم لباسهای دوستامون،
بیشتر از لباسهای خودمون بهمون میاد ؟

—

اسپری خریدم روش نوشته مخصوص دفع حشرات مزاحم؛
الان تازه فهمیدم که یه سری حشراتم هستن که مراحمن،
حالا موندم واسه اونا چی بخرم که اذیت نشن !

—

در کندن چسب مایعِ خشک شده از روی پوست دست لذتی است که در انتقام نیست
به ته دیگ طلایی ماکارونی که داره ازش روغن میچکه قسم !

—

آیا می دانید کسانی که در روز ۱۱ساعت پشت میز می نشینند
نسبت به کسانی که ۸ ساعت پشت میز می نشینند،
۳ساعت بیشتر پشت میز می نشینند ؟!

—

زنگ زدم مدرسان شریف!
گفت:بله ,بفرمایید
گفتم:مدرسان شریف
گفت:بله درسته,امرتونو بگید
گفتم:مدرسان شریف
گفت:مسخره کردین؟
گفتم:مدرسان شریف
گفت:دیگه مزاحم نشید
گفتم:مدرسان شریف
حقشونه نامرداااااااا یکم بفهمن ما چی میکشیم
والااااا

—

آهنگی که روز قبل امتحان گوش میدادم :
بیخیال فردااا، بیخیال فردااا …
آهنگی که بعد امتحان گوش میدادم :
مخور غم گذشته
گذشته ها گذشته
هرگز به غصه خوردن
گذشته برنگشته

—

خدایا به ما که مخاطب خاص ندادی
حداقل رفقامون که دارن ازشون بگیر جیگر ما رو خنک کن

—

دقت کردین وقتی میرین دکتر !
مریض قبل شما ٣ ساعت تو اتاق دکتره، ولی وقتی نوبت شما که میشه دو ثانیه معاینه میشین و میایین بیرون !؟

—

تو خونه شما هم کاربرد توری پنجره اینه که نذاره پشه ها از خونه برن بیرون ؟

—

جدا شما پشتتونو چجوری لیف میزنین ؟
من پشتم یه نقطه ی کور دارم که نزدیک به ۲۵ساله لیفش نزدم؛
آخرم از همونجا میگندم میمیرم !

—

تا حالا دقت کردین، که همیشه سلیقه اون کسی که کنترل تلویزیون دستشه با تو ۱۸۰ درجه فرق داره ؟

—

ما مورد داشتیم که با ما راه نمیومده ولی با بقیه دوچرخه سواری میکنه !
بدبخت دوچرخه ندیده چلاق

—

یکی از تفریحات بچگیمون این بود که وقتی زنگ مدرسه رو میزدن
هرچی صدا بلد بودیم و تو ذهنمون بود درمیاوردیم
یَک حالی میداد ! حس میکردیم تو جنگلیم همراه با دوستای میمونمون

—

دقت کردین ؟
بهترین مکان برای خواب خونه ی خوده آدمه !
راحتترین لباس لباسه خوده آدمه !
خوش فرمون ترین ماشین ماشینه خوده آدمه !
بهترین جزوه جزوه ی خوده آدمه !
تمیزترین دست دسته خوده آدمه !
بامزه ترین بچه بچه ی خوده آدمه !
ولی ! ولی !
خوشبوترین ادکلن ادکلنه کسیه که تو خیابون از کنارت رد میشه !

—

یادش بخیر گوشه پایین ورقه های دفتر مشقمون یا کتابمون نقاشی می کشیدیم، بعد تند برگ میزدیم میشد انیمیشن

—

دقت کردین وقتی داری به شدت دنبال چیزی میگردی
همون چیزی رو پیدا می کنی که دفعه پیش شدیدا دنبالش می گشتی ؟

—

پریشب به بابام گفتم خواب دیدم زلزله اومده، فردا ظهرش زاهدان زلزله اومد؛ بهش میگم میبینی ؟؟؟ بهم الهام شده بوداااا
میگه خب بعضی از جانوران این ویژگی هارو دارن !
من برم زنگ بزنم آتشنشانی شاید خبری از پدر و مادرم داشته باشن !

—

یادش بخیر هروقت تو کلاس هر اتفاقی میفتاد، مینداختیم گردن شیفت مخالفی ها

—

قرص کامل پشه کش تو اتاقم دود کردم
به طوری که اجسام از فاصه ۲۳٫۵ میلیمتری قابل رویت نیستن، بازم پشه ه میاد زیره گوشم صدای هیلیکوفتِر درمیاره !
یاد “جان سخت ۴″ افتادم …

—

اگه کسیو دوس دارین رهاش نکنن، نزارین بره، بگیرین بندازینش تو زیرزمین انقد با کمربند بزنینش و سیاهش کنید تا اعتراف کنه عاشقتونه !
خودم میدونم زیادی رمانتیکم ولی باور کنید اصن دسته خودم نیست !

—

باید یه قوطی نارنجی بخرم و توش اسمارتیز بریزم، هروقت سردرد داشتم و ازم پرسیدن چی شده ؟
بگم “همون سردردهای همیشگی” و چندتاشو بخورم و بگم آه !

—

شماهام وقتی بچه بودین مامان باباتون بهتون میگفتن
اگه دستتون رو از پنجره ماشین بیرون کنید کامیون میاد میزنه دستتون قطع میشه ؟
یا فقط پدر و مادر من با روح و روان من بازی می کردن ؟

—

عمق اشتیاق امت روزه دار به روایت تاریخ
– اوه اوه!۲ ماه دیگه ماه رمضونه
– بدبختی ۱ ماه باید روزه بگیرم
– ای بابا تازه ۲ روزه ش گذشته
– بالاخره نصفش رفت! افتاد تو سرازیری
– لامصب مگه این ۴ روز آخر میگذره؟
– خیلی حیف شده که ماه رمضون تموم شد

—

این دخترا واسه چی اینقدر حساس شدن ؟
زنگ زدم به ساناز تا اسم سارا رو شنید قطع کرد؛
همش به خاطر این نیلوفره که حواس واسه آدم نمیذاره، گیر داده میگه لاله کیه ؟ گفتم منظـورت لادنه ؟ اونم قهر کرد …
اصن ولشون کن بابا …
بذار یه زنگ بزنم به شادی چون فقط اون و مهسا و نسترن و سمیرا و شیما منو درک میکنن !

—

یکی از فانتزیام اینه که :
شکست عشقی بخورم، در حد ایران، مالدیو !
بعد با یه پاکت سیگار ( ترجیحا مارلبورو قرمز پایه بلند )
بیفتم تو خیابونا ( بی ام دبلیوم تعمیر گاهه ) و همین جوری قدم بزنمو و سیگار بکشم !
بعد یکی‌ بیاد از من به پرسه آقا آتیش داری ؟!
منم بگم تو دلم عآره !
بعد یارو سیگارش رو بیاره سمت دلم که روشن کنه !
منم بهش بگم، عـــه آغآ اینجارو، بابات پشت سرته !
بعد تا یارو برگشت، برم تو افق محو بشم !
وقتی هم میرم افق از مغاز یه بسته تیغ ( ترجیحا تیغ تیز ) بخرم، برم پیش مجید خراطها !

 

About Author