دانلود کتاب صوتی آئورا – کارلوس فوئنتس
|راوی: مصطفی سهرابی زمان کل: ۱ ساعت ۱۱ دقیقه
«آئورا» نوشتهٔ کارلوس فوئنتس نویسندهٔ معاصرِ مکزیکی، یکی از معدود قصههای خوب، با زاویهٔ دید دوم شخص است که به سبکِ بومی و ویژهٔ نویسندگانِ آمریکای لاتین یعنی «رئالیسم جادویی» به رشتهٔ تحریر درآمده است. اثرِ دیگرِ فوئنتس با این سبکِ روایت، «مرگ آرتیمیو کروز» است که به اعتقادِ منتقدانِ ادبی از بهترین آثارِ وی به شمار میرود. آئورا، داستانی در پنجاه و هفت صفحه است که خواندنش بیش از یکی دو ساعت طول نمیکشد؛ داستانِ عجیبِ یک تاریخدانِ جوان که با پیشنهاد کارِ عجیب و پرمنفعتِ یک پیرزن روبهرو میشود. فلیپه منترو -تاریخدانِ جوان- قرار است خاطراتِ ژنرال یورتنه همسرِ فقیدِ پیرزن را تدوین، بازنویسی و سپس چاپ کند. فلیپه که در خانهای قدیمی و همیشه تاریک سکنی گزیده است، با پیرزن و برادرزادهٔ جوانش -آئورا- زندگی میکند. داستانِ اصلی از اولین ملاقات با آئورا شروع میشود و تا آخرِ کتاب خواننده را با خود میبرد.
فضاسازیِ داستان، از آنجا که همواره خواننده موردِ خطاب قرار میگیرد، بسیار تأثیرگذار است. از این جهت، خواننده با قهرمانِ داستان خیلی زود شروع به همذاتپنداری میکند. گویی خود را در خانهای تاریک و قدیمی در مرکزِ مکزیکوسیتی مییابد که ناخواسته درگیرِ ماجرایی عشقی شده است و بینِ تعهدِ حرفهای و جذبهٔ عشقیِ خود دچارِ کشمکش است. روایتِ داستان ساده است. این سادگی ممکن است خواننده را به غلط بیندازد. روایت ساده، لزوماً داستان را ساده نمیکند. اتفاقاً داستان بسیار پیچیده است؛ پیچیدگیِ خاصِ داستانهای مجیکِ رئال که تا آخرِ داستان اصلاً معلوم نمیشود قضیه چیست و داستان از چه قرار است! از این بابت توصیه میکنم از خواندنِ دوبارهٔ کتاب پرهیز کنید و بدانید که حالتِ گیجی پس از اتمامِ خواندنِ کتاب، فقط مختصِ شما نیست. علاوه بر اقتضائاتِ ویژهٔ سبکِ رئالیسم جادویی، خلاقیتِ ادبیِ فوئنتس همان چیزی است که شما را دچار گیجی و سردرگمی میکند. باید کمی صبر کنید تا با تهنشین شدنِ داستان در لایههای عمیقترِ ذهنتان، چیزهای بیشتری دستگیرتان شود. توضیحات تکمیلی و اطلاعات دانلود را می توانید در ادامه مشاهده کنید.
ترجمهٔ کتاب روان نیست، ولی خوب است. شاید تعهدِ مترجم در وفاداری به متنِ اصلی باعثِ این موضوع شده باشد. برخلاف ترجمههای امروزی که آثارِ آفرینشِ ادبی و پیچیدگیهای شیرینِ هنریِ داستان را فدای روانیِ متن و سهلخوانیِ کتاب میکند، آئورا در ترجمه پیچیدگیهای ادبی را در توصیفاتِ بدیع از صحنهها و فضاهای رازآلودِ روحانی و معنوی حفظ کرده است.با تمام شدنِ داستانِ آئورا به بخشِ پیوست میرسیم. پیوستِ کتاب نوشتهای است از فوئنتس با عنوان «چگونه آئورا را نوشتم»؛ مجموعهای پراکنده از خاطراتِ فوئنتس در مکزیک و پاریس، و تأثیراتِ فیلم، موقعیتها و اشخاصِ مختلف در شکلگیری این داستان. خواندن این قسمت نشان میدهد که چگونه یک نویسنده از زباله برق تولید میکند.خواندنِ داستانِ کوتاهِ پنجاه و هفت صفحهایِ آئورا در آخرِ هفته میتواند تجربهٔ جدیدی باشد. تجربهای دلپذیر برای از بین بردنِ رخوت و کسالتِ ذاتیِ روزهای تعطیلِ آخر هفته.
از متن کتاب:
آگهی را در روزنامه میخوانی. چنین فرصتی هر روز پیش نمیآید. گویی خطاب به هیچکس نیست مگر تو. حتی متوجه نیستی که خاکسترِ سیگارت در فنجان چایی که در این کافهٔ ارزانِ کثیف سفارش دادهای، میریزد. بارِ دیگر میخوانیاش، «آگهی استخدام: تاریخدانِ جوان، جدی، باانضباط، تسلط بر زبانِ فرانسهٔ محاورهای» کسی که مدتی در فرانسه زندگی کرده باشد، مقدم است… «چهار هزار پسو در ماه، خوراک کامل، اتاقِ راحت برای کار و خواب» تنها جای نام تو خالی است. این آگهی باید دو کلمهٔ دیگر هم میداشت، دو کلمه با حروفِ سیاه بزرگ: «فلیپه مونترو» مورد نیاز است. فلیپ منترو، بورسیه سابق در سوربن، تاریخدانی انباشته از اطلاعاتِ بیثمر، خو کرده به کند و کاو در لابهلای اسنادِ زردشده، آموزگارِ نیمه وقتِ مدارسِ خصوصی، نهصد پسو در ماه.
دانلود با لینک مستقیم:
(Format: Mp3 Archive Type: RAR)