واقعیت قطع روابط جیبوتی با ایران چه بود؟
|
به گزارش بالاسری به نقل از خبرنگار مهر، پیش از ظهر شنبه ۱۲ دی ماه سال جاری بود که خبری کوتاه، جهان اسلام و جوامع آزادیخواه جهان را تکان داد؛ «شیخ نمر اعدام شد! »؛ روحانی شیعه ۴۷ ساله عربستانی که از حدود چهار سال قبل به دلیل اعتراض به سیاستهای تبعیضآمیز رژیم آل سعود، در زندانهای این رژیم محبوس بود، شنبه هفته جاری با اجرای حکم اعدام توسط دستگاه به اصطلاح قضایی این رژیم، به شهادت رسید.
با انتشار خبر شهادت آیتالله شیخ نمر باقرالنمر، موجی از اعتراض و محکومیت جهان اسلام به ویژه ایران اسلامی را فراگرفت؛ در ایران نیز اقشار مختلف مردم با برپایی راهپیمایی و تجمع، این جنایت آل سعود را محکوم کردند و بزرگان عالم اسلام نیز وعده عواقب سنگین این عمل را به آل سعود دادند.
در این میان و همزمان با اعلام ضمنی فراخوان برخی تشکلهای دانشجویی برای تجمع اعتراضی مقابل سفارت عربستان سعودی در تهران و در شرایطی که هنوز برنامه دقیق این تشکلها برای تجمع مشخص نشده بود، شنبه شب گروهی از میان تجمعکنندگان مقابل سفارت عربستان سعودی، به این ساختمان حمله و خساراتی به آن وارد کردند. اتفاقی که مشابه آن نیز در تجمع مقابل کنسولگری عربستان در مشهد، رخ داد و منجر به آتشسوزی بخشهایی از آن شد.
هرچند این حوادث که البته بروز آنها نیز – با توجه به موقعیت مکانی سفارت عربستان و تدابیر شدید حفاظتی مقابل آن – مشکوک به نظر میرسید، با واکنش مسئولان رسمی دولتی و قضایی کشورمان مواجه شد و حدود ۵۰ نفر از عوامل این اتفاقات دستگیر شدند، اما رژیم عربستان سعودی روز یکشنبه در حرکتی که فرار رو به جلو تلقی میشد، ضمن اعلام قطع ارتباط سیاسی خود با جمهوری اسلامی ایران، به سفیر و دیپلماتهای ایرانی ۴۸ ساعت فرصت داد تا خاک این کشور را ترک کنند.
در پی این اقدام، «سودان» و «بحرین» نیز در حرکتی مشابه و تحت فشار سعودیها رابطه سیاسی و دیپلماتیک خود را قطع کردند و امارات متحده عربی نیز روابط خود را به سطح «کاردار» کاهش داد.
جیبوتی هم رفت؟
در میان اقدام عجیب این چند کشور که در فضای عمومی کشورمان با تعابیر طنزآمیزی در شبکههای اجتماعی همراه شد، خبری غیر رسمی نیز اعلام شد که «جیبوتی» هم ارتباط خود را با ایران قطع کرد!. کشوری در شمال شرق آفریقا با ۲۳ هزار کیلومتر مربع مساحت و حدود ۸۲۰ هزار نفر جمعیت که در حوالی تنگه بابالمندب قرار دارد. اعلام این خبر از این جهت با تعجب مخاطبان و افکار عمومی روبرو شد که کشوری با مساحت و جمعیت یکی از شهرهای متوسط ایران با سیاستهای مغرضانه آل سعود همراه شده است؛ عدهای نیز قرار داشتن جیبوتی در کنار بابالمندب را عاملی برای اختلال در روند صادرات نفت ایران به شرق آفریقا و مشکلات بعدی عنوان کردند؛ نکتهای که در شبکههای اجتماعی نیز بازار بحث و گفتگو را داغ کرد.
اما واقعیت چه بود و آیا مسائل مربوط به کشوری با این ابعاد، تا این اندازه ارزش بحث و جدل در فضای مجازی داشته است!؟
ماجرا از این قرار بود که وزارت خارجه جیبوتی، دو روز پیش با انتشار بیانیهای، به حمله عدهای به سفارت عربستان در تهران اعتراض و تأکید کرد که «مقامات ایران مسئول این گونه اقدامها هستند و باید جلوی آنها را بگیرند و اقدامات لازم را در جهت حفظ و صیانت اعضای نمایندههای دیپلماتیک انجام دهند».
در این بیانیه همچنین از عربستان به دلیل نقش بارز این کشور در ایجاد ثبات و امنیت در سطح منطقهای و بینالمللی قدردانی شده است! اما هیچ خبری از قطع رابطه یا احضار سفیر ایران نبوده است؛ به ویژه اینکه ایران در این کشور کوچک و نقطهای، اساساً سفیر و سفارتخانه ندارد و سفیر جمهوری اسلامی ایران در «اتیوپی»، به صورت «آکرودیته» مسئولیت ارتباط دیپلماتیک با جیبوتی را هم برعهده دارد.
هرچند این روزها روند دیپلماسی منطقهای و بینالمللی دولت یازدهم با انتقادات بسیاری در محافل کارشناسی مواجه است، اما به نظر میرسد اینگونه خبرسازیها بیش از آنکه به واقعیت ماجرا و نقشآفرینی منفی آل سعود در منطقه و فشار بر کشورهای کوچک اشاره داشته باشد، منزلت و عزت سیاسی کشور خودمان را بیش از آنچه هست به چالش میکشد؛ مسئلهای که علت و عوامل آن، جای بررسی موشکافانه دارد.
رسانه ها و فعالین فضای مجازی باید مراقب باشند که در دام خبرسازی های جعلی آل سعود قرار نگیرند. خبرسازی هایی از جنس قطع روابط که نمونه هایی علاوه بر آنچه که بالاتر گفته شد را در خصوص، تونس، مصر و اردن هم در روزهای اخیر شاهد بودیم که مطابق واقعیت نبود.