نام هایی برای پسران و دختران

نام هایی برای پسران و دخترانReviewed by balanian on Oct 8Rating: 4.5 فهرست نام ها برای پسران و دختران
 نام هایی برای پسران و دختران
 فهرست نام ها برای پسران و دختران

نام‌های پسران

آ

  • آبتین
  • آتش
  • آترین
  • آتورپات
  • آذرخش
  • آذرمه
  • آذین
  • آرتین
  • آرام
  • آراز (معنی:زلال و پاک) (رود ارس)
  • آراد
  • آرتا
  • آرتان (نام برادر داریوش پادشاه هخامنشى و پسر ویشتاسب)
  • آرش
  • آرشام
  • آرمان
  • آرمین
  • آروین (دهخدا:تجربه، آزمایش، امتحان، آزمون )
  • آریا
  • آریابان
  • آریانا
  • آرین
  • آریوبرزن
  • آزاد
  • آزرمگان
  • آساد
  • آستیاژ
  • آستیاگ
  • آلان بلند، با حرمت، سخن دلنشین (نام کوهستانی در کردستان) (کردی)
  • آوه
  • آویژه
  • آیین‌گشسب
  • آریو
  • آریافر
  • آریامن
  • آریامنش
  • آریامهر
  • آریان

ا

  • اخگر
  • ارخشا (معنی:درخشان، تیر سریع)
  • اُرُد
  • اردشیر
  • اردلان
  • اردوان
  • ارژنگ
  • ارس
  • ارشا[نیازمند منبع]
  • ارشام
  • اَرَشک
  • ارشیا (دهخدا:بلغت، زندو پازند تخت و اورنگ شاهان را گویند)
  • ارمایل
  • اروند
  • اژدر
  • اسفندیار
  • اشک
  • اشکان
  • اشکبوس
  • افراسیاب
  • افشار شریک، رفیق، نام یکی ازسلسه پادشاهی ایران
  • افشین
  • البرز
  • الوند
  • امید
  • انوش
  • انوشیروان
  • اورمزد
  • اورنگ
  • ایرج
  • ایشتوویگو

ب

  • بابک
  • باربد
  • بامداد
  • بامین
  • بامشاد
  • بردیا
  • بزرگمهر
  • به‌آیین
  • بهبد
  • بهرام
  • بهمن
  • بهمنش
  • بیژن
  • بهروز
  • بهراد
  • بهرنگ
  • بهزاد
  • بهداد
  • بهشاد
  • بهنام
  • برسام
  • برزو (معنی: قد بلند) (پارسی کهن)
  • برنا
  • برزن
  • برومند
  • برزین
  • بهداد

پ

  • پارسا
  • پایا
  • پرشان
  • پدرام
  • پرویز
  • پژمان
  • پشنگ
  • پشوتن
  • پورداد
  • پولاد
  • پهلبد
  • پیام
  • پیران
  • پیروز
  • پیشداد
  • پویا
  • پویان
  • پوریا
  • پرهام
  • پیروز
  • پیمان

ت

  • تیرداد
  • تهماسب
  • تهمتن
  • تهمورث
  • تورج
  • تابان
  • تیریژ (پرتو، فروغ، نام کردی)

ج

  • جاماسب
  • جاوید
  • جمشید
  • جهانگیر
  • جهان‌بخش
  • جهانشاه
  • جهاندار
  • جهان

چ

  • چنگیز
  • چه‌کو (کردی)
  • چیا (معنی: کوهستان بلند) (کردی)
  • چیاکو (کردی)
  • چومان (برگرفته نام رودی مرزی در غرب بانه‌) (کردی)

خ

  • خداداد
  • خدابخش
  • خدایار
  • خسرو
  • خشایار
  • خوبیار
  • خورشید
  • خوناس (کردی)
  • خناو (=شبنم صبحگاهی) (کردی)

د

  • دارا
  • دادویه
  • دادمهر
  • دامون
  • دانوش
  • دانو
  • داراب
  • داریوش
  • دیاکو

ر

  • رادین
  • رامبد
  • رامین
  • رامتین
  • رخشان
  • رستان
  • روزبه
  • رادمان
  • رامان
  • رها
  • رهام
  • راد
  • رستم
  • ریونیز (دهخدا:نام پسر کیکاوس و داماد طوس) (فردوسی:جز از ریونیز آن گو تاجدار

سزد گر نباشد یک اندر شمار)

ز

  • زاب
  • زال
  • زامیاد
  • ‍‍‍‍‍زاوش
  • زرتشت
  • زردشت
  • زرمهر
  • زند
  • زوبین

ژ

  • ژوبین

س

  • سالار
  • ساسان
  • سامان
  • سام
  • سروش
  • سپهر
  • سپنتا
  • سورن
  • سورنا
  • سوشیانت
  • سوشیانس
  • سهراب
  • سهند
  • سیامک
  • سیاوش
  • سیروس
  • سینا

ش

  • شادمهر
  • شروین
  • شاپور
  • شایا
  • شایان
  • شاهرخ
  • شاهین
  • شباهنگ
  • شهرام
  • شاهکام
  • شهراد
  • شهاب
  • شهرداد
  • شهریار
  • شهروز
  • شیرزاد
  • شیرنگ
  • شهیار
  • شهبد
  • شهنام
  • شوپه
  • شیریزدان[۱]
  • شاهو (نام کوهی در کرمانشاه) (کردی)
  • شیروان (=نام شهری در آذربایجان) (کردی)
  • شه‌مال (=توفان) (کردی)
  • شه‌مزین (کردی)
  • شیرکو (=احتمالاً شیر کوهستان) (کردی)
  • شورش (کردی)

ف

  • فرزان
  • فرسا
  • فرامرز
  • فرزاد
  • فرزام
  • فرزین
  • فردین
  • فرداد
  • فرود
  • فرورتیش
  • فرمان
  • فرهنگ
  • فریبرز
  • فرناد
  • فرهاد
  • فرهام
  • فرهود
  • فروهر
  • فیروز
  • فرشاد
  • فرشید
  • فرخ
  • فرخزاد
  • فربد
  • فهام
  • فه‌رهاد (=فرهاد) (کردی)
  • فریا (=نجات، «همریشه با واژه فریاد») (کردی)

ک

  • کوروش
  • کارن
  • کامبیز
  • کامران
  • کامشاد
  • کامیار
  • کاوه
  • کاووس
  • کنارنگ
  • کورس
  • کورش
  • کیانوش
  • کیارش
  • کیاوش
  • کیا
  • کیان
  • کیوس
  • کوشا
  • کیخسرو
  • کیقباد
  • کیکاووس
  • کیوان
  • کیومرث
  • کاردو (کردی)
  • کاروان
  • کاروخ (=نام کوهستانی در کردستان) (کردی)
  • کازیوه (=پگاه) (کردی)
  • کارزان (=کاردان) (کردی)
  • کاژاو (کردی)
  • کوماس (کردی)

گ

  • گرگین
  • گستهم
  • گیو
  • گودرز
  • گَرسیوَز
  • گرشاسب
  • گشتاسب
  • گلینوش
  • گوران (برگرفته از نام مردمی از سرزمین دیلمان که به غرب ایران مهاجرت نمودند) (کردی)
  • گووه‌ند (برگرفته از نوعی رقص کردی) (کردی)

ل

  • لهراسب
  • لاس (=گونه‌ای درخت سخت‌چوب، از شخصیت‌های داستان لاس و خزال) (کردی)
  • لاوچاک (=جوان خوش‌سیما و درستکار) (کردی)
  • لیزان (=وارد و کاردان) (کردی)

م

  • مهدیار
  • مازیار
  • ماکان
  • مانشت(=کوهی در ایلام) (کردی)
  • مانی
  • ماهان
  • مرداس
  • مهرگان
  • مرداویج
  • مزدک
  • منوچهر
  • مهبد
  • مهداد
  • مهرداد
  • مهرزاد
  • مهرشاد
  • مهران
  • مهزاد
  • مهراب
  • مهرشاد
  • مهزیار
  • مهیار
  • مهرنگ
  • میلاد
  • مه‌ریوان (=مریوان) (کردی)
  • میلان (کردی)
  • میران (کردی)

ن

  • نرمن
  • نریمان
  • نکیسا
  • نوید
  • نیما
  • نیوشا
  • نوژن
  • نوذر
  • نیاسا
  • ناسیکو (کردی)
  • نسکو (کردی)
  • نه‌به‌ز (=تسلیم‌ناپذیر، نستوه) (کردی)
  • نه‌سره‌و (کردی)
  • نه‌هروز (=نوروز) (کردی)
  • نه‌وشیروان (=انوشیروان) (کردی)
  • نه‌که‌روز (=نام کوهی در جنوب غربی سقز) (کردی)
  • نچیروان (=نخچیربان، شکاربان) (کردی)

و

  • ونداد
  • وریا (=هوشیار) (کردی)
  • وندیداد
  • وهومن

ه

  • هامون
  • هرمز
  • هورمزد
  • هورموند (مازندرانی)
  • هومن
  • هوشنگ
  • هوتن
  • هومان
  • هوشیار
  • هورداد

ی

  • یاور
  • یزدگرد
  • یزدان
  • یادگار

نام‌های دختران

آ

  • آبگینه :آبنوس
  • آتنا
  • آتوسا: نام یک شاهزاده ایرانی
  • اختر
  • آذر: آتش، نهمین ماه ایرانی
  • آذرافروز: نام پسر مهرنوش پسر اسفندیار
  • آذرگون: نام گلی به رنگ سرخ
  • آزرمیدخت
  • آذرنوش: پاک دین
  • آذین
  • آرا
  • آرتمیس
  • آرزو
  • آرمینا
  • آرمینه
  • آرمیتا
  • آریانا
  • آریادخت
  • آریانوش
  • آرینا
  • آزاده
  • آسا: مانند
  • آسانا
  • آستیاژ
  • آفتاب
  • آفرین
  • آگرین
  • آلا
  • آلاء
  • آلاله: نام گل
  • آناهیتا: الهه آب
  • آندریا
  • آنوشا
  • آوا: نغمه، صدا
  • آوید
  • آویده
  • آویزه
  • آویسا
  • آوین
  • آوینه
  • آهو

ا

  • ابریشم
  • اختر: ستاره
  • ارغوان: نام درختی که گل و شکوفه سرخ رنگ می دهد
  • اروشا
  • اِستِر (دختر خشایارشا)
  • افروز
  • افروغ
  • افسانه
  • افسر
  • افسون: طلسم و جادو
  • افشان
  • افشار
  • ارتمیس یکی از خدایان یونان
  • اومَتی (دختر هووخشتره شاهنشاه ایران و همسر بخت‌النصر دوم، که باغ‌های معلق بابل را برای او ساخت)
  • امتیس (یونانی‌شدهٔ نام ایرانی «اومتی»)
  • امیتیس (یونانی‌شدهٔ نام ایرانی «اومتی»)
  • اناهید
  • اندیشه
  • انوشه: خوشبخت
  • ایران
  • ایرمن
  • ایران بانو
  • ایراندخت

ب

  • بانو: خانم، متشخص، زن مجرد
  • بنفشه: نام گل
  • بهار
  • بهاران
  • بهاره: آورنده بهار
  • بهارک: بهار کوچک
  • بهدیس
  • بهدخت
  • بهرخ
  • بهشید
  • بهناز: دارنده بهترین ناز
  • بهنوش
  • بوسه
  • بیتا: بی نظیر
  • باران

پ

  • پانیذ
  • پائیزه
  • پارمیس
  • پدیده
  • پرتو
  • پردیس
  • پرستو
  • پرند
  • پرنیا
  • پرنیان
  • پروانه
  • پروین
  • پری
  • پریا
  • پریچهر
  • پریدخت
  • پریرو
  • پریزاد
  • پریسا
  • پریشاد
  • پریناز
  • پریوش
  • پگاه
  • پوپک
  • پوران
  • پوران
  • پوراندخت
  • پوری
  • پونه
  • پژهان
  • پیمانه
  • پرنیان
  • پارمیدا
  • پادینا

ت

  • تابنده
  • ترانه
  • ترسا
  • ترمه
  • تِرنه
  • تهمینه
  • تیر
  • ترنگ
  • توراندخت
  • تینا
  • ته‌لار (کردی)
  • ته‌نیا (=تنها) (کردی)
  • تریفه (=نور مهتاب) (کردی)
  • تیروژ (=پرتو خورشید) (کردی)

ج

  • جوانه
  • جوان (=زیبا) (کردی)

چ

  • چکامه

خ

  • خجسته
  • خورشید
  • خوروَش

د

  • دانه
  • دُرّی
  • دریا
  • دلارا
  • دلارام
  • دلبر
  • دلکش
  • دلوسه
  • دوکا
  • دینا

ر

  • رامش
  • راشر
  • رامینا
  • رسا
  • رها
  • رهام
  • روان
  • رود
  • رودابه
  • روجا
  • روشنک
  • روناک روشنایی
  • رویا (به معنی روییدن)
  • رکسانا
  • روژینا
  • رازان (کردی)
  • ریزان (کردی)

ز

  • زری
  • زرین
  • زرین‌دخت
  • زویا
  • زیبا
  • زینا
  • زیور
  • زایه‌له (کردی؛ بازتاب)

ژ

  • ژاله
  • ژرفا
  • ژیلا
  • ژینر
  • ژینا

س

  • سارک
  • سارینا (به معنی پاک و خالص)
  • ساغر
  • ساناز
  • سایه
  • سپیده
  • ستاره
  • ستوده
  • سرگل
  • سروناز
  • سمانه
  • سودابه
  • سوری
  • سوزان
  • سوسن
  • سوگل
  • سوگند
  • سیما
  • سیمین

ش

  • شاپرک
  • شاپری
  • شادان
  • شادی
  • شانار
  • شایسته
  • شبره
  • شبنم
  • شهپر
  • شهربانو
  • شهرخ
  • شهربانو
  • شهرزاد
  • شهرناز
  • شهناز
  • شهین
  • شکیبا
  • شوکا
  • شکوفه
  • شکوه
  • شیدا
  • شیده
  • شیرین
  • شیرین‌بانو
  • شیفته
  • شیما
  • شیوا
  • شورانگیز

غ

  • غمزه
  • غنچه

ف

  • فاختک
  • فرانک
  • فرشته
  • فروزنده
  • فروغ
  • فرنیا: (فر) در فارسی یعنی دارای جلال و شکوه و (نیا) یعنی جد و پدربزرگ و در کل (فرنیا) یعنی (دارنده اصل و نسب و نیاکان بزرگ) و این اسم برای دختران مورد استفاده قرار میگیرد
  • فریبا
  • فریما
  • فرین
  • فریناز
  • فوژان
  • فیروزه
  • فریماه
  • فرنوش

 

ق

  • قشنگ

ک

  • کتایون
  • کمند
  • کرانه
  • کشور
  • کیهانه

گ

  • گردآفرید
  • گلاره
  • گلاوژ
  • گل‌افروز
  • گل‌اندام
  • گلبانو
  • گلبهار
  • گلابتون
  • گلبیز
  • گلپا
  • گلپری
  • گلپونه
  • گلتاج
  • گلتن
  • گلرخ
  • گلرو
  • گلشن
  • گلشید
  • گلشیفته
  • گلمیس
  • گلنار
  • گلناز
  • گلنوش
  • گل‌ورچین[۲]
  • گلی
  • گوهر
  • گوهرشاد
  • گیتا
  • گیتی
  • گیسو
  • گیلا
  • گیلان

ل

  • لادن
  • لاله
  • لاله‌رخ

م

  • مازون
  • مامک
  • مانا
  • ماندان
  • ماندانا
  • مانلی
  • ماه‌پری
  • ماهتو
  • ماه‌چهر
  • ماهدخت
  • ماه‌برزین
  • ماهنوش
  • ماه‌جهان
  • ماهزاد
  • ماهک
  • مرجان
  • مرجانه
  • مروارید
  • مژده
  • مژگان
  • مسل
  • مستانه
  • مشکان‌دخت
  • مشکین‌دخت
  • مونا
  • منیژه
  • مهتا
  • مهتاب
  • مهدخت
  • مهدیس
  • مهرآذر
  • مهرا
  • مهراد
  • مهراب
  • مهرانگیز
  • مهرانه
  • مهربان
  • مهرخ
  • مهرریز[۳]
  • مهرسا
  • مهروا
  • مهرک
  • مهری
  • مهزاد
  • مهسا
  • مهستی
  • مهشید
  • مهکامه
  • مهناز
  • مهنوش
  • مهکامه
  • مهین
  • موژان
  • میترا
  • میخک
  • میگل
  • مینا
  • مینو

ن

  • نازآفرین
  • نازگل
  • نازنین
  • نازیلا
  • ناژیلا
  • ناژین
  • ناهید
  • نرگس
  • نرمین
  • نسترن
  • نسرین
  • نگار
  • نگین
  • نهال
  • نوا
  • نوش‌آفرین
  • نوشزاد
  • نوشین
  • نیلوفر
  • نیکو
  • نیکی
  • نیکسا
  • نیشا
  • نیوشا=شنونده

و

  • ویس

ه

  • هستی
  • هما
  • هنگامه
  • هوروَش

ی

  • یارا
  • یاس
  • یاسمن
  • یاسمین
  • یگانه
  • یکتا
  • یسنا
  • یوتاب ‘سردار زن ایرانی و خواهر آریوبرزن’

 

 

About Author

Add a Comment