حق وتو چیست ؟
|نمایندهٔ شوروی سابق دست خود را به منظور نشان دادن رأی منفی به قطعنامهای که چین را به بازگرداندن سربازان نظامی خود از کره متعهد کرده بود، بالا بردهاست.
اگر در یک نظام رایگیری نظر مخالف یک یا چند رایدهنده، فارغ از نتیجه شمارش آرا، بتواند نتیجه را ملغی کند میگویند «رای وتو شدهاست». این حالت بهویژه وقتی پیش میآید که بر پایه آییننامه رای گیری نیاز به «توافق به اتفاق آرا» باشد. در این حالت هریک از رای دهندگان حق وتو دارند، چون اگر رای مخالف دهند اتفاق آرا حاصل نمیشود و پیشنهاد به تصویب نمیرسد.
از مشهورترین موارد وتو در دوران معاصر استفاده از حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد است. از ابتدای تأسیس سازمان تا کنون، نسبت به این حق، نظریات متفاوتی اظهار شده و بیشتر این نظریات، مخالف این حق بودهاند. اکنون، که این مخالفتها شدت یافته، برخی از کشورها مدعی استحقاق برخورداری از حق وتو هستند. علاوه بر ایرادهای حقوقی و تناقضات نظری و عملی، حق وتو از دیدگاه اسلام نیز پذیرفته نیست؛ زیرا این حق بر اساس قدرت قدرتمندان آن زمان و در قالب یک قانون، به پنج کشور اعطا شده و موجب تسلط و تفوق بر سایر کشورها گردیده است. از این رو، برای بررسی این حق و جایگاه آن در اسلام، «قانون و قانون گذاری»، «قدرت» و «اصل ولایت و عدم ولایت» با رویکردی دینی و اسلامی بررسی و بر اساس هر یک، ناسازگاری حق وتو با اسلامی و عدم مشروعیت آن اثبات میشود.
حق وتو ناشی از بند ۳ ماده ۲۷ منشور سازمان ملل متحد است که میگوید:
تصمیمات شورای امنیت راجع به سایر مسائل مربوط به غیر آیین کار با رأی مثبت نه (۹) عضو، که شامل آراء تمام اعضای دائم باشد، اتخاذ میگردد.
در تعریف «حق وتو» گفته شده است:
۱. هریک از پنج عضو دایمی شورای امنیت (چین، فرانسه، شوروی (روسیه)، انگلستان و آمریکا) میتواند با دادن رأی منفی، از صدور قطعنامهای در شورای امنیت جلوگیری نماید. این رأی منفی عضو دایمی شورای امنیت را، که مانع از تصویب قطعنامه میشود، «وتو» مینامند. این رأی منفی فقط هنگامی «وتو» تلقّی میگردد که به مسائل ماهوی و نه مسائل آیین کار مربوط میشود
۲. در تعریف «حق وتو» میتوان به طور خلاصه و نیز جامعتر گفت: «حق وتو» عبارت است از: رأی منفی هر یک از اعضای دایم شورای امنیت سازمان ملل متحد به قطعنامههای دارای آراء مثبت شورای امنیت در مسائل ماهوی. به عبارت دیگر، «حق وتو» عبارت است از: رأی غیر مثبت هریک از اعضای دایم شورای امنیت سازمان ملل متحد به قطعنامههای دارای آراء مثبت شورای امنیت در مسائل ماهوی.
حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد حق وتویی است که به ۵ عضو دائمی شورای امنیت یعنی آمریکا، فرانسه، انگلستان، روسیه (پیش از ۱۹۹۱ شوروی) و چین داده شده تا از تصویب هر پیشنویس در این شورا جلوگیری کنند. وتو اصطلاحی در زبان لاتین به معنای ممنوع میکنم است. این کلمه برای لغو یکطرفه یک قانون به کار میرود و به این ترتیب وتو قدرت نامحدودی است که میتواند سبب جلوگیری از (و نه تصویب) تغییرات خاص شود.حق وتو براساس اندیشه برتری صلح بر عدالت در اختیار ۵ عضو دائم شورای امنیت قرار گرفته است.
در منشور سازمان ملل متحد هرگز کلمهای به نام وتو قید نشده است بلکه لزوم جلب ۹ رای موافق از مجموع ۱۵ رای اعضای شورای امنیت که باید شامل ۵ رای موافق اعضای دائم شورا باشد مطرح است، به این ترتیب مخالفت یکی از اعضای دائم به معنای عدم تصویب قطعنامه و به اصطلاح وتوی آن است.
حق وتو تنها با رأی مخالف تحقق پیدا میکند. رأی ممتنع و غیبت در جلسه وتو محسوب نمیشود و وتو در مسائل شکلی نیز کاربرد ندارد هرچند تشخیص این که موضوعی شکلی یا غیرشکلی است خود امری غیرشکلی (ماهوی) است.
حق وتو مسئلهای بسیار مناقشهبرانگیز در جریان تصویب منشور ملل متحد در سال ۱۹۴۵ بود و آمریکا و شوروی احتمالاً به تشکیل سازمان ملل بدون وتو رضایت نمیدادند. با گذشت دهها سال از حیات سازمان ملل بحث بر سر وجود و استفاده از این حق هنوز هم ادامه دارد.
بیشترین استفاده
تا قبل از سال ۱۹۹۱ حدود نیمی از موارد استفاده از وتو توسط شوروی بود. پس از فروپاشی شوروی در ۱۹۹۱ آمریکا بیشترین استفاده را از حق وتو به عمل آوردهاست. از زمان سقوط دیوار برلین در ۱۹۸۹ تا پایان سال ۲۰۰۴ در مجموع ۱۹ بار از وتو استفاده شد:
آمریکا ۱۳ مورد (۱۱ مورد مربوط به خاورمیانه و مسائل مرتبط با اسرائیل، ۱ مورد بوسنی و هرزگوین و ۱ مورد در جریان حمله آمریکا به پاناما)
روسیه ۵ مورد (۲ مورد قبرس، ۱ مورد بوسنی، ۱ مورد میانمار و ۱ مورد کریمه )
نقد حق وتو
در صورتیکه یکی از اعضای دائم شورای امنیت رأی منفی دهد این رکن نمیتواند هیچ تصمیمی اتخاذ کند. تا به حال چندین بار وتوی یکی از اعضای دائمی که در مسئلهای ذینفع بودهاست سبب شدهاست تا شورای امنیت به عنوان رکن اصلی حفظ صلح و امنیت بینالمللی فلج شود و نتواند اخذ تصمیم نماید. نمونهٔ استفاده از این رأی منفی را میتوان وتوهای مکرر ایالات متحده آمریکا در خصوص قطعنامههایی که به اسرائیل عملکردی انتقادی دارد و همچنین وتوی چین در خصوص اجرای عملیات حفظ صلح سازمان ملل متحد در گواتمالا دانست چرا که چین ارتباط و همکاری دولت گواتمالا با تایوان را مغایر با حاکمیت و منافع ملی خود میدانست.
پذیرش حق وتو از همان ابتدا در کنفرانس سانفرانسیکو با انتقاد دیگر کشورها مواجه شد چراکه آنها معتقد بودند به رسمیت شناختن این حق در واقع نفی اصل برابری دولتها میباشد. اما این پنج عضو با این استدلال که بیشترین نقش اساسی در حفظ صلح و امنیت بینالمللی و تأمین مالی و نیروی نظامی سازمان ملل بر عهده آنها است و اگر صلح و امنیت بینالمللی به خطر افتد و اختلافی به جنگ منتهی شود آنها هستند که نقش اساسی در پیشگیری از خصومتها و خاموش کردن آتش جنگ دارند این امتیاز را برای خود قانونی و برحق میدانستند.
۵ عضو دائم شورای امنیت در نهایت با وجود تمام انتقادها جامعهٔ بینالمللی را تهدید کردند که اگر حق وتو برای آنها به رسمیت شناخته نشود موضوع تأسیس سازمان ملل متحد به طور کلی منتفی خواهد شد. در نتیجه این امر، سایر کشورهای عضو به این نتیجه رسیدند که اساساً ایجاد چنین امتیازی برای اعضای دائم بهتر از آن است که سازمان ملل اساساً تشکیل نشود.