عاشقانه های کوتاه…

عاشقانه های کوتاه...Reviewed by بلانیان on Feb 16Rating:
گاهی عمر تلف میشود ؛به پای یک احساس …

گاهی احساس تلف میشود ؛

به پای عمر !

و چه عذابی میکشد ،

کسی که هم عمرش تلف میشود ؛

هم احساسش…

*****

گـاهـی اگــر دعـایت مسـتجاب نشـد، بـرو و گــوشـه ای بنـشـیـن.
زانوهایت رابغل بگیرویک دل سیر گریه کن
شاید لازم باشد میان گریه هایت بگویی
.:: اللهُـمَّ اغـفِــر لِیَ الـذُنوبَ الّـتـی تَحـبِـسُ الـدُّعــا ::
خدایا!ببخش آن گناهانم راکه دعایم را حبس کرده

****

کَـــــر شدم !!!
چقدر نوشته های اینجا بلند گریه می کنند !
انگار تقصیر هم ندارند … !
انگار زیاد منتظر ماندند ،
و شاید حدیث بی قراریست
و یا …

عاشقانه هایی که نوشتن ندارد…

و من …

هنوز رویا می بافم …

****

پشت این بغض

بیدی نشسته است…

که خیال میکرد با این بادها نمیلرزد !

خدایاااااااااا

****
گاهی ادم دلش میخواهد

کفشهایش را در بیاورد…

یواشکی نوک پا نوک پا از خودش دور شود…

بعد بزند به چاک…فرار کند از خودش…..

***

با مقصد

یا بی مقصد

به هر حال من به تو نمی رسم

میدانی چرا ؟

دلم به دلت راهی ندارد…

***

روزے مے رسَـد کـِﮧ دَرخیال خود

جای خالے ام را حِس کـُـنے

دَردلت با بغض بگـُویے :

” ڪاش اینجآ بود ”

اما مَـטּ دیگـَـر

بـﮧخوابت هَم نِمے آیَم!!

****

زیبا ترین ستایش نثار کسی که کاستی هایم را می داند

و

باز هم دوستم دارد …

زیبا ترین ستایش نثار کسی که کاستی هایم را می داند

و

باز هم دوستم دارد …

****

میـدونی بن بست زنـدگی کـجـاست ؟

جــایــی کـه

نـه حـــق خــواسـتن داری !

نـه تــوانــایـی فـــرامــوش کـــردن

****

روی دیوار

روی سایه ایـــــ که به جا مانده از تو

چشــــم می کشم و دهانی که بخندد

به این همه تنهایی و انتـــظار …

این خانه بعد از تو فقـــــط دیوار استـــــ

و تکه ذغالی که خطــــ می کشد

نیامدنتـــــــــ را …

***

این روزهـــــا هــــر کی هـــــر کاری

مــــــیخواد

با آدم میکنه

و بـــــعد در آخرش فقط میگن

“حــــلالم کن”

****

همـــــه جــــــــا هستــــی

در نوشته هایـــــــم، در خیالـــــــم، در دنیایـــــــم

تنهــــــــا جایی که بایــــد باشــــی و ندارمتـــــــ کنــــــارم است

About Author

Add a Comment